بوزون چیست ؟

 

بوزون (انگلیسی:Boson)، نامیده شده به اسم فیزیکدانِ هندی ساتیندرا نات بوزِ، لقب ذرات بنیادی با اسپین کامل است. به بقیه ذرات با اسپین نیمه، فرمیون گفته می‌شود. از بوزون‌ها می‌توان، فوتون ها‌، مزون‌ها و فونون‌ها را نام‌برد و همچنین هستهً اتم‌هایی با جرم اتمی زوج، مانند هسته هیدرژن سنگین.

در قضیه اسپین-آمار، نشان داده می‌شود که در یک تابع موجی (بسیار ذره‌ای)، با تعویض جای دو بوزون همسان، تابع هیچ تغییری نمی‌کند البته بر‌خلاف سیستم‌های فرمیونی که در آن تابع موجی تغییر علامت پیدا می‌کند.

از این‌رو، برعکس سیستم‌های فرمیونی، دو یا تعداد بیشتری از بوزون‌های همسان، می‌توانند یک حالت کوانتومی را هم‌زمان در فضای هیلبرت، اشغال کنند. حتی نیز ممکن است، یک حالت کوانتومی (اصولا در دماهای پایین)، توسط تعدادی ماکروسکوپی از بوزون‌ها اشغال شود که به این اثر، چگالش بوز-اینشتین می‌گویند. ابررسانایی (جفت‌های کوپر)، ابرمیعان (هلیوم) و حتی لیزر (فوتون‌ها) مثالهایی از این تغییر حالت (به عبارتی چگالش بوز-اینشتین) هستند.

در ضمن هم، چهار نیروی پایه در فیزیک توسط رد و بدل شدن بوزون‌ها صورت می‌پذیرد:

نیروی هسته‌ای قوی: توسط گلووًن
نیروی هسته‌ای ضعیف: توسط W-بوزون و Z-بوزون
الکترو مغناطیس: توسط فوتون
گرانش: توسط گراویتیون .
بوزون‌ها از طرف دیگر در اشغال حالت‌های کوانتومی، از آمار بوز-اینشتین اطاعت می‌کنند.


فرق SATA یا Serial ATA چیست؟

یا Serial ATA (Advanced Technology Attachment) نسل بعدی از رابط درایو است. که دنباله روی نسل قبلش Parallel ATA (PATA) بوده است. یک چیزی که در داخل هر کامپیوتری خودنمایی میکند، ۴۰ کابل موازی که به دیسک سخت ، CDROM و دیگر اجزای کنترلی متصل شده است. PATA استاندارد و خوب کار میکند. اما همچنین اشکالاتی نیز دارد.
طول کابلها حداکثر ۱۸ اینچ( ۴۶ سانتیمتر) و از نظر اتصال دادن مشکل بوده و همچنین مانع عبور هوا در کیس میشود در مواقعی که فن دچار مشکل میشود. کابلها از نوع دایره ای شکل نیز موجود می باشد. بعضی از درایوهای حرفه ای PATA (Ultra ATA/۱۳۳) نرخ انتقال اطلاعات حداکثر تا ۱۳۳ Mbps را دارند.
با بهبود پیدا کردن سرعت CPU ها ، RAM و گذرگاههای سیستم ، طراحان متوجه شدند که PATA به زودی با آمدن درایوهای پیشرفته با بازده بالا در معماری سیستم در تنگاه قرار خواهد گرفت.
● ورود SATA
چند ویژگی ممتاز نسبت یه پیشینیان خود دارد.کابلها بسیار باریک با اتصالات ۷ پایه ای. طولشان تا ۳ فوت(۱ متر) هم می تواند برسد، و به راحتی جمع می شوند. که اجازه میدهند که فضای زیادی در داخل کیس خود داشته باشید. همچنین SATA مصرف برق کم تا ۲۵۰ میلی ولت در مقایسه با PATA که نیاز به ۵ ولت دارد. و همچنین ولتاژ هسته ریزپردازنده(chip) کاهش یافته است.
این صحبتها درباره خوبی های Sata می باشد. Serial ATA نیاز به تنظیمات Master/Slave و جامپرهای درایو ندارد. نصب بسیار ساده شده است. و تکنولوژی این امکان را داده است که یکی را انتخاب کنید ، به این معنا که شما میتوانید درایو را اضافه و کم کنید در زمانی که کامپیوتر در هرحالتی که کار است. بیشترین آینده امید دهنده Serial ATA حذف کردن انتقال انتقال توسط PATA می میکند. اولین نسل حداکثر نرخ انتقال تا ۱۵۰ Mbps داشت. و SATA II تا ۳۰۰ Mbps. یک نسخه تا سال ۲۰۰۸ بیش از ۶۰۰ Mbps سرعت خواهد داشت.
با مقدمه ای که در مورد نرخ انتقال داده گفته شد. سرعت Ultra ATA/۱۳۳ دیگر جایی ندارد. با عملکرد گسترده در دنیای واقعی نسل اول بی اهمیت بود. اگر چه از نظر قیمت با درایوهای PATA هم قیمت بود. رفتن به یک تکنولوژی جدید یک انتخاب خوب در هنگام ارتقاء ، جمع کردن یا خرید یک سیستم جدید می باشد.مادربردها با مجتمع کردن رابط SATA و PATA امکان گسترده ای برای استفاده از هر دو را به وجود آوردند.
و محدودیتی در استفاده در سیستمهای مشابه نداشتند. همچنین Serial ATA یک انتخاب خوب برای RAID و سرانجام تعیین شده برای جانشینی PATA می باشد. برای سیستمهای قدیمی تر. قسمت سومی به نام کنترلگر SATA می


توانست در هر گذرگاهPCI قرار بگیرد ، تا شما بتوانید یک درایو SATA خریداری نمایید.( درگاه موازی درایو Ultra ATA همچنین می تواند مستقیما رابط PATA به SATA باشد . این رابط میتواند اطلاعات را از موازی به سریال ترجمه نماید.)
اگر در حین ارتقاء مادربردی بخرید که SATA داشته باشد. به شما اجازه میدهد در آینده به راحتی از درایوهای SATA استفاده نمایید. در حالی که شما اکنون از یک درایو ATA معمولی استفاده می کنید.توجه : هنگام استفاده از دستگاههای قسمت سوم یا رابط ها یکی را انتخاب کنید.

خدا کجاست ؟

یک نفر دنبال خدا میگشت، شنیده بود که خدا آن بالاست و عمری دیده بود که دستها رو به آسمان قد میکشد. پس هر شب از پلههای آسمان بالا میرفت، ابرها را کنار میزد، چادر شب آسمان را میتکاند. ماه را بو میکرد و ستارهها را زیر و رو.او میگفت: خدا حتماً یک جایی همین جاهاست. و دنبال تخت بزرگی میگشت به نام عرش؛ که کسی بر آن تکیه زده باشد. او همه آسمان را گشت اما نه تختی بود و نه کسی. نه رد پایی روی ماه بود و نه نشانهای لای ستارهها.

از آسمان دست کشید، از جستوجوی آن آبی بزرگ هم.
آن وقت نگاهش به زمین زیر پایش افتاد. زمین پهناور بود و عمیق. پس جا داشت که خدا را در خود پنهان کند.
زمین را کند، ذرهذره و لایهلایه و هر روز فروتر رفت و فروتر.
خاک سرد بود و تاریک و نهایت آن جز یک سیاهی بزرگ چیز دیگری نبود.
نه پایین و نه بالا، نه زمین و نه آسمان. خدا را پیدا نکرد. اما هنوز کوهها مانده بود. دریاها و دشتها هم. پس گشت و گشت و گشت. پشت کوهها و قعر دریا را، وجب به وجب دشت را. زیر تکتک همه ریگها را. لای همه قلوه سنگها و قطرهقطره آبها را. اما خبری نبود، از خدا خبری نبود.
ناامید شد از هر چه گشتن بود و هر چه جستوجو.
آن وقت نسیمی وزیدن گرفت. شاید نسیم فرشته بود که میگفت خسته نباش که خستگی مرگ است. هنوز مانده است، وسیعترین و زیباترین و عجیبترین سرزمین هنوز مانده است. سرزمین گمشدهای که نشانیاش روی هیچ نقشهای نیست.
نسیم دور او گشت وگفت: اینجا مانده است، اینجا که نامش تویی. و تازه او خودش را دید، سرزمین گمشده را دید. نسیم دریچه کوچکی را گشود، راه ورود تنها همین بود. و او پا بر دلش گذاشت و وارد شد. خدا آنجا بود. بر عرش تکیه زده بود و او تازه دانست عرشی که در پی اش بود. همینجاست.
سالها بعد وقتی که او به چشمهای خود برگشت. خدا همه جا بود؛ هم در آسمان و هم در زمین. هم زیر ریگهای دشت و هم پشت قلوهسنگهای کوه، هم لای ستارهها و هم روی ماه